When I found a certain genre for falling in Love

آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

When I found a certain genre for falling in Love

 

بس انحنای نازک او دلفریب بود    تعبیر صبر و آیه ی عم ان یجیب بود

پـــآییز باشد ،

تو باشی ،

و یک آهنگ که نتش را فرید ِ فرجآمی یا استاد همآیون ، نوشته باشد !

بارآن نرمه می زند و من ، نگاهم مآت مانده در امروز ،

فکر می کنم اگر 50 سال دیگر قرار باشد من اینجآ ، منتظر بنشینم

و ویولون بزنم ، باز هم ارزشش را داری ، بس که تو ، پآکی .

بی تاب ِ سآزم می شوم ،

بر می گردم !

ویولونم را توی دستهام دارم و بآز Every Day is Autumn  رو می نوآزم !

انگار ایمانم برگشته و در ِ باغ ِ نآرنجی ِ امید ، دوباره به روم باز شده *:)

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : رآز نوشت ,,,, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |